آجرک الله یا صاحب الزمان

دل تنگم جامونده از قافله مسافرای حرم


دلتنگی یعنی:

دلت بخواهد با جمعیت همصدا شوی وبا اشک بگویی

حسین آرام جانم 

حسین روح و روانم

روز انـدیـشه ها نـو...

روز دانـشـجـو

مبارک

ماییم و نوای بی نوایی,بسم الله اگر حریف مایی

اطلاعیه

سلام تا اطلاع ثانوی(البته شاید این اطلاع ثانوی تا همیشه باشه)

دیگه این وب به روز نمیشه!

در پناه حق!!!

سلامتیشون صلوات...

هنوزم هستن دخترایی که:

نگـران پاک شدن آرایشـشون نیستن،چون آرایشی ندارن.

رو سرشون هم مسکن مهر درست نمیکنن.

وقتی یه پسر پولدار میبینن دلشون نمیلرزه،چون دلشون دله...نه ژله!!

با دیدن ماشین پسرا کف نمیکنن،چون اینا دخترن نه دلستر!

حیا دارن...نجابت سرشون میشه!

سلامتیشون صلوات...


solma

این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد . . .


خواهری تولدت مبارک


امـــید

روشـن ترینـ  خانـه چشم های توست؛


وقتیــ امیــد میهمان قلبت باشــد


پـیـوند عـ شـ ق

سالـ روز نــورانیــ تـریـن پـیـوند هسـتی مبارک!


خـــدا هست هنـوز

ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ

ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ...


اَلا بذکر الله تطمئن القُلوب


استادیـــ میفرمود:

این آیه معنایش این نیست ک 

"با ذکر خدا دل آرام میگیرد"

این جمله یعنی خدا میگوید:

جوریـــــــ ساختـه ام تو را کـــ جز با یـاد مــن آرام نـگیـریـــ !


ای حرمت ملجا درماندگان

 اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى

 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، 

الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً،

 کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ




باز هوای حرمت...حرمت آرزوست

لطف و صفا و کرمت...کرمت آرزوست!


از آسمان حرم تا بهشت راهی نیست،

برای ما به جز این آستان پناهی نیست...


عیدتون مبارک!!!

تا چشم بر هم زدیم گذشت...

تا نگاه میکنی وقت رفتن است...

آه ای دریغ و حســرت همیشگی؛

ناگهان چقدر زود دیر میشود...

پ.ن:

اذان گوشیم هنوز به افق مشهد بود..

اذان ظهر ک بلند شد دلم ریخت و اشک تو چشمام جمع شد!

دلـــم
هــــوای مشــهد کــرده …
دلـــم تنــگه نشـســتـن در صحـن حــــرم اســـت و آن حـال و هـــــوای غریـب…. !

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻟﻢ ﺣﺎﻝ ﮐﺒﻮﺗﺮ ﺩﺍﺭﺩ 

ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﻣﺸﻬﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ 

 

چادر من..

چـــــــــــــــادر من ، لباس متهمان در دادگاه یا در زندان نیست ...

چادر من ، برای نشان دادن فقر در سریال ها و فیلم ها نیست ...

چــــــــــــــادر من ، فقط برای رفـــتـــن بــه اماکن زیارتی نیست ...

""""چــــــــــــــادر من ، تــــــــــاج بـــــــنــــــدگی مـــــن است ...""""


{{بُگذار به چادُرت پیله کنند مُدام ، به پَـروانه شُدَنَت می ارزد ...}}




تــــق ــــوا

بلنــد بخـوان،

درشــت بـنـویــس،

آویـــــــــزه ی گوشـت کن کـه... :


 "تــقـــوا" آن نـیــســت کـه



   بـا یـک "تـق" وا بــرود...!!

مادر است دیگر.....

گاهی دلش برای پسرش تنگ میشود!

دستهای خالی

دستهای کوچکش...

به زور به شیشه های 

ماشین شاسی بلند حاجی می رسید...

التماس میکرد!

آقا آقا...

تو رو خدا...

یه شاخه گل ازم میخری؟!

و حاجی بی تفاوت تسبیح درشتش را میگرداند...

و برای فرج آقا دعا میکرد!!!


کمی متفاوت...




آن شرلی هم نشدیم که یکی بهمون بگه:

آنه!

تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت!؟

عــید آمد

رنگـیـن کـمـان


سهـم کسـانیــــ ست کـــ ، تـا آخـرین لحـظه


زیر بـاران میــ مانند!


                

                 عـیـــد فــــطـر مبارک